نا منظم ترین وب موزیک |
|||
دو شنبه 14 مرداد 1392برچسب:, :: 1:37 :: نويسنده : Anita zamani
وقتی پاهام به زور وادار شد نرم/آرزو و برنامه ها مثه آوار رو سرم پس میرم یه جا روز و شب خسته گیج نزنیم هی/یه جا که نرسه دست هیچ احدی بم یه جا میخوام تا چند کیلومتریش کسی رد نشه/باهام بد نشه جلو پاهام سد نشه یه جا که واسه ی شکستم کسی سعی نکنه/یه جا که تلفنمم حتی زنگ نخوره نه که برم سفر،یه جا رو میخوام/که نه شمال باشه نه جنوب نه روز باشه نه غروب که دغدشون نباشه فیسبوک و فیلتر لعنتی/دغدغم نباشه آمپر بنزین هفتصدی که با خودم خلوت کنم ببینم چند چندم/شده نزدیک سی سالم کجای قصه بندم؟ که هر چی درده خوردم/یه جا که از این مردای حبل نباشه که آبروی هرچی مرده بردن یه جا که مخاطبش داشته باشه دست بده/بفهمه قافیه مهم نیست،مهم حرف دله از همه مهمتر اگه بمونم تو همین شهر/نه میخوام کسی عاشقم شه نه من درگیر کسی شم چشامو بستمو نمیاد چیزی که دلم بخواد/فقط میدونم اینی که هستمو نمیخواد یه جا که شاید زیادیه توقعش/یا من میسازمش یا در میام از توهمش نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ ![]() اگه اومدی و نظر ندادی ومن ندیدم ، الهی تو بمیری من نمیرم، سر قبرت بیام پارتی بگیرم، الهی سرخک و اوریون بگیری، تب مالت وبلای جون بگیری ...! الهی از سرت تا پات فلج شه، کمرت بشکنه، دستت کبود شه، الهی حسبه و ms بگیری، سره راه بیمارستان بمیری، الهی خیر نبینی، الهی کور بشی چشمت نبینه، بمیری گم بشی حقت همینه، الهی آسم تیپ A بگیری، هنوز که زنده ای پس کی میمیری ؟ الهی زن/ شوهر ایدزی بگیری، بفهمی داری از ایدز میمیری! ╬♥═╬ نظر یادتون نره╬♥═╬ آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
![]() نويسندگان
|
|||
![]() |